گفتگوی گالری اچ با مهدی سعیدی به مناسبت نمایشگاه خط چیدمان انعکاس
مهدی سعیدی، هنرمند برجسته با سالها سابقهی حرفهای در زمینهی گرافیک دیزاین و هنر، در تازهترین نمایشگاه خود با عنوان "انعکاس"، آثاری متفاوت و منحصر به فرد ارائه کرده است. سعیدی در این نمایشگاه تلاش کرده تا با استفاده از تکنیکها و متریالهای خاص، از خط فارسی به عنوان عنصری فرهنگی بهره ببرد و آن را به شکل هنری مدرن و سهبعدی درآورد. او همچنین به تجربیات گذشتهی خود در نمایشگاههای بینالمللی اشاره میکند و از ادامهی این مسیر هنری خبر میدهد. گفتگوی گالری اچ با این هنرمند را در ادامه بخوانید.
با توجه به 25 سال سابقهی حرفهای شما در زمینهی گرافیک دیزاین و هنر، علاقهمندم بدانم که مجموعهی اخیرتان در کدام یک از این دو حوزه قرار میگیرد و چگونه میتوان آن را دستهبندی کرد؟ بهویژه با توجه به تنوع کارهایی که در این نمایشگاه ارائه دادهاید.
مجموعهی اخیر من با عنوان "خط"، در واقع شامل اینستالیشنهایی است که حدود 10 اثر را در بر میگیرد. این آثار بهطور کامل در حوزهی هنر قرار میگیرند. تفاوت اصلی اینجاست که در طراحی گرافیک معمولاً با سفارشدهندهای روبرو هستیم که نحوهی برخورد با موضوع را تعیین میکند، اما در هنر، بهویژه در این آثار، حرکت از درون و احساسات شخصی هنرمند سرچشمه میگیرد و باید بهگونهای منتقل شود. این آثار دارای چنین ویژگیهایی هستند.
علاوه بر این، شیوهی بیان و نوع اجرا در این مجموعه بهکلی متفاوت است، هرچند که ریشه در کارهایی دارد که من پیشتر در زمینهی گرافیک دیزاین انجام دادهام. به این معنا که در طراحی گرافیک، از خط برای خلق تصاویری استفاده میکردم که با موضوع مورد نظر مرتبط باشد. اما در اینجا، تصاویری خلق شدهاند که هرچند ادامهدهندهی مسیر گذشتهام هستند، اما کاملاً با آنچه پیشتر انجام دادهام متفاوتاند.
با توجه به اینکه رشتهی شما گرافیک دیزاین بوده، از چه زمانی وارد حوزهی هنر شدید؟ اگر تجربهای دارید، مایلم بیشتر دربارهی تجربههای هنری شما بدانم.
اصولاً در کار طراحی گرافیک هم فکر میکنم بیشتر آرتیست بودهام تا دیزاینر. از این بابت که من سعی کردم از خط فارسی استفادهی کاربردی بکنم ولی آن خصوصیت خط فارسی که من استفاده کردم کاملاً با دست بوده، یعنی اگر من خوشنویسی کردم، هندرایتینگی در واقع ساختم، همه کاملاً با دست بوده و این در واقع یک خصیصهای است در کارهای من که ادامه پیدا کرده و در واقع آمده در آرت. یادم است که حدود 10 سال پیش در سال 2014، رئیس حوزهی شارجه از من دعوت کرد که در دو سالانهی خوشنویسی یک نمایشگاه انفرادی داشته باشم. آثاری را که در گرافیک دیزاین خلق کرده بودم آوردم روی بوم و یک نمایشگاه انفرادی آنجا داشتم و خب قبلتر هم باز توسط یکی از مجموعهداران خیلی خوب و درجه یک در ایران کارهایم مورد توجه واقع شد و این منجر شد به یک همکاری بین من و یک گالری در لندن و ماجرا در واقع از آنجا شروع شد.
ایدهی شکلگیری مجموعهی انعکاس برای شما از کجا شروع شد؟
مجموعهی انعکاس برمیگردد به سال 2016. زمانی که من در آمریکا زندگی میکردم، یک مجموعهای را داشتم که با شاهنامه بود، یعنی موضوع هم شاهنامه بود و خب آن مجموعه در واقع یک متریال خاصی داشت که من از آن متریال استفاده کردم و بعد از آن فکر کردم که این کار قابلیت این را دارد که در یک مجموعهی منسجم از آن استفاده کنم. بنابراین به این فکر افتادم مجموعهای که الان داریم به نام انعکاس را خلق کنم که این مجموعه حدود 10 اثر است.
گفتید که آنجا تکنیک و متریال خاصی را تجربه کردید که اینجا از آن استفاده کردهاید. کمی بیشتر راجع به این تکنیک به ما بگویید و این که چه اتفاقی در این 10 اثر افتاده است؟
تکنیک و متریالی که من آنجا استفاده کردم، استفاده از آینه بود و در ادامه من در مجموعهی انعکاس هم از آینه استفاده کردم و فکر کردم که بیایم از حالت دو بعدی که در واقع در آثار هنری وجود دارد، تبدیلش کنم به سه بعدی. بنابراین تبدیل شد به خط چیدمان و متریالی که استفاده کردم بر روی بوم در واقع دوختن است. یعنی خطوط دوخته شده و یک کنتراست مشکی و سفید دارد و شاید تفاوت آن با آثاری که ما دیدیم و قبلا داشتیم، نوع اجرای متفاوت آن است، به نوعی که وقتی که شما در واقع اثر را نگاه میکنید، خود اثر به تنهایی در واقع یک کار آبستره است ولی اتفاقاتی میافتد که الان نمیخواهم به آن اشاره کنم، در پی آن تبدیل میشود به یک کار سهبعدی و در واقع این کار را متفاوت میکند از کارهایی که قبلاً انجام شده است.
شما همیشه از وجه تصویری حروف استفاده کردید، از جنبهی انتزاعی و غیرانتزاعی، در کارهایی که همیشه حالت شرقی و ایرانی بودهاند. در این کار هم یک اشکالی خلق شدهاند با استفاده از حروف، صورتهایی به وجود آمده، صوری تشکیل شده، که معانی خاصی دارد در جریان اینستالیشن. دوست دارم راجع به آنها توضیح مختصری بدهید.
ایدهی این کارها همانطور که گفتم برمیگردد به خیلی گذشته. زمانی که من در طراحی گرافیک در واقع کار کردم و در کالیگرافی سعی کردم از خط به عنوان یک نماد فرهنگی استفاده کنم که اولا بگویم من ایرانی هستم و دوما از پیچیدگیهای خطوط فارسی استفاده کنم. اصولاً خطوط خوشنویسی فارسی پیچیدگیهای خاص خودش را دارد و این باعث میشود که زیبایی تولید کند و این زیبایی باعث شد که من ابتدا در طراحی گرافیک بیایم از این عناصر خط فارسی استفاده کنم و در واقع از خط در فرمالیسم استفاده کنم. کارهایی که در آنها فقط فرم مهم است. و بعد به این فکر کنم که میخواهم با مخاطبم و مخاطب بینالمللیام، کسی که این خط را نمیفهمد، ارتباط برقرار کنم. و این باعث شد یک تحقیقاتی را شروع کردم و متوجه شدم که در قرن هشتم در زمان سلجوقیان، یک سری خوشنویس آمدهاند و در جهت تصویری کردن خط، از خط استفاده کردهاند. و این در قرن چهاردهم به اوج میرسد و در واقع از پیچیدگی خطوط استفاده شده در جهت زیبایی. من فکر کردم که بیایم این موضوع را از آن دوران وام بگیرم. البته از 1340 به بعد آرتیستهای دیگری هم این کار را انجام دادند. یعنی از زیباییهای تصویری خط برای برقراری ارتباط با مخاطب استفاده کردهاند.
و خب من هم بالطبع همین را ادامه دادم و یک سری کارهای دیگر هم انجام دادم. که آن بحث در گرافیک دیزاین بود و آنجا سعی کردم که آثار حالت مفهومی داشته و کاملا کاربردی و در خدمت سوژه باشد. در مجموعهی اخیری که در مورد آن صحبت کردیم، آثار ادامهی همان کارها است، با ویژگی و رویکرد آرت و در نهایت تبدیل شده به تصاویر صورتهای متفاوت انسانی و خب این باعث شده که شما در نهایت در هر اثر یک صورت ببینید. یعنی ابتدا به ساکن شما یک کار فرمالیستی میبینید، اگر خود کار را ببینید، ولی در نهایت در واقع یک صورت خواهید دید.
این کارها که احساس میکنم شروع یک فرآیند هنری در مسیر شما است، قرار است چطور ادامه پیدا کند؟ آیا اصلا ادامه پیدا میکند یا اینکه به همینجا ختم میشود؟ آیا این آثار بازنمایش دارند؟
تلاشم این است که این نوع آثاری را که خلق کردهام، گسترش بدهم ولی حالا شاید نه به این شکلی که الان در این نمایشگاه خواهیم داشت. به طریق دیگر و به نوعی دیگر ممکن است ادامه پیدا کند و خب این نمایشگاه یعنی آثاری که در واقع در این نمایشگاه به نمایش در میآیند، خوشبختانه باعث شد که بعد از آن دعوت بشوم به دوسالانهی بینالمللی خوشنویسی در کشور امارات و در موزهی شارجه قرار شد که همین آثار به صورت انفرادی نمایش داده بشوند.
اشاره کردید به کالیگرافی اینستالیشن. با توجه به تعریفی که ما از خوشنویسی و کالیگرافی در ایران داریم و انجمن خوشنویسانی که داریم، شیوهای که معمولا اساتید خوشنویسی پیش میگیرند که یک کاری را با یک سری اصول و قواعد انجام میدهند و شاید در آن الزاما خلاقیتی نباشد و صرفا نمایش مهارتی باشد که در اثر تکرار به وجود آمده است. کارهای شما به چه صورت است؟ آیا در این ژانر و دستهبندی کالیگرافی قرار میگیرند؟ چون در دوسالانهی کالیگرافی هم شرکت داده شده. چه تعریفی اصلا از خوشنویسی دارید؟
ما یک تعریف خیلی سنتی داریم از خوشنویسی که خب کاملا مشخص است و نمیخواهم آن را تکرار کنم. ولی کارهایی که من در این مجموعهی جدید ارائه دادهام، میتوانم بگویم از سیاهمشقنویسی الهام گرفته شده است. به این ترتیب که شما با دو رنگ در این آثار مواجه هستید: سیاه و سفید. و این کنتراست ایجاد میکند و یک مقداری ما را یاد سیاهمشقنویسیهای گذشته میاندازد، در عین حال تلاش کردم که یک فضای مدرنی هم داشته باشد و از حالت دوبعدی به سهبعدی تبدیلش کردم و این کاری است که در واقع باعث شد من به دوسالانهی خوشنویسی در بخش خطوط مدرن و امروزی دعوت بشوم.
خب همانطور که میدانید ما تعاریف مختلفی داریم، باز برمیگردم به همان صحبت ابتداییام از خوشنویسی. برای من خوشنویسی آن تعریف قدیم نیست به نوعی. در خوشنویسی فکر میکنم برای من خوش نوشتن و زیبا نوشتن حروف مطرح است. من سعی میکنم خطوط را با توجه به موضوع و سوژه و احساسم نسبت به آن اثر، تغییر بدهم و وقتی شما آثار را نگاه میکنید ممکن است تصاویری را ببینید. شما با دیدن هر کدام از آثار ممکن است خطوط و صورتهایی را ببینید که هر کدام حسهایی را به بیننده القا میکنند. که این بخشی از وجه تمایز این آثار است.
کارهای شما یک سری اینستالیشن است که باید در یک فضایی دیده بشود. یعنی هر چقدر هم فرآیندش را از ابتدا دیده باشیم، یا طرحها را دیده باشیم، باید حتما در همان فضا دیده شود تا مفهوم مورد نظر را بتوانیم از آن برداشت کنیم. حالا غیر از این ده اثر اصلی که راجع به آن صحبت کردیم، آیا ارائه در غالب دیگری هم وجود دارد؟
ما یک ویدئو آرت خواهیم داشت و یک کتاب که رونمایی خواهد شد در کنار همین نمایشگاه که مرتبط است با همین فضا و آثار.
0 دیدگاه